اخباری که هر روز روی خروجی خبرگزای ها قرار می گیرد نشان می دهد که قتل های خانوادگی پای ثابت حوادثی است که اتفاق می افتد و معمولا در صدرخبرهای حوادث وجنایات جای دارد.
به گزارش وبسایت مددکاری اجتماعی ۲۰۱۵ به نقل از ایسکانیوز، براساس آمارهایی که قوه قضاییه و پلیس اعلام می کنند قتلهای خانوادگی در ایران، در صدر جنایتها قرار دارد و آنطور که سردار مقیمی – رئیسپلیس آگاهی کشور-اعلام کرده ۳۱ درصد قربانیان از سوی بستگانشان به قتل رسیدهاند.
با نگاهی گذرا به اخبار متوجه می شویم که ۳۷ درصد قتل ها با سلاح سرد و ۳۵ درصد قربانیان با سلاح گرم به قتل رسیدهاند که در جای خود آمار تکان دهنده ای است.
آسیب شناسی قتل های ناموسی
موضوع همسر کشی وچرایی قتل هایی که اتفاق می افتد را چندی پیش با یک حقوقدان و کارشناس علوم اجتماعی در میان گذاشتیم و پیاده کردن مصاحبه را به زمانی مناسب موکول کردیم و تصورهم نمی کردیم دراین مدت چه اتفاقی ممکن است رخ دهد و متاسفانه خبرمرگ احمد آملی را بر اثر سکته قلبی شنیدیم .
احمد آملی با اشاره به اینکه بررسی دقیق هر پدیده و آسیب اجتماعی نیازمند داشتن اطلاعات کامل و آمار دقیق است گفت: اما باید تأثیر برخی عوامل مانندعوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی دربروز پدیده ای به نام قتل و همسر کشی را جدی گرفت.
او با اشاره به اینکه ریشه پدیده همسر کشی که در شهر های مختلف ایران رخ می دهد نیاز به بررسی دقیق تری دارد گفت: تحلیل این پدیده نه تنها کهنه نگری نیست بلکه هشداری است جهت پیشگیری از خشونت هایی که مانند زخم چرکین حکایت از یکی از ابعاد آسیب های اجتماعی دارد.
این حقوقدان گفت: هیچ انسانی قاتل و آزاررسان متولد نمی شود و هیچ ازدواجی برای طلاق صورت نمی گیرد اما شرایط اجتماعی مکانیزم های محدود کننده و بازدارنده ای را تعریف می کند که بعضا به بحران های مدنی و اجتماعی می انجامد.
او گفت: در نهاد همه انسان ها عشق و همزیستی با دیگران وجود دارد اما فقر فرهنگی و اقتصادی موجب می شود که در مواردی زندگی بشر دوستانه به خود آزاری و دگر ستیزی منجر شود چرا که محرومیت و محدودیت دو عامل اصلی نا فرمانی از خویشتن است که به نا فرمانی مدنی منجر می شود به این معنی که انسان ابتدا از خود بیگانه می شود و بعد به بیگانگی با جامعه می رسد و مقوله اعتیاد و خود کشی را هم باید از این زاویه نگاه کرد.
باید یه صورت جدی تر به این پدیده فکر و برنامه ریزی کرد
آملی گفت: تضاد های طبقاتی و فرهنگی درخانواده هایی که در آنها تبعیض و ومحرومیت وجود دارد اعضای خانواده را نه با چالش که با تناقض مواجه می کند و گاهی قتل های ناموسی اتفاق می افتد به عنوان مثال وقتی پدری دچار توهم می شود که یکی از منسوبین نزدیک به دخترش دست درازی کرده برای حفظ آبروی خود و خانواده اش سر دخترک را می برد تا مایه عبرت اقوام و طایفه خود شود و این دید گاه دگم و متحجری است که متاسفانه در برخی از شهرها وجود دارد.
این کارشناس علوم اجتماعی گفت: اگر در دهه ۶۰ زنی به همسر کشی اقدام می کرد تعارض سنت با مدرنیسم و بسیار عجیب بود اما در این دوران می بینیم که به کرات این اتفاق می افتد.
آملی گفت:احیای سنت ها بسیار مطلوب است اما وقتی که ازدواج ها مبتنی بر فقر فرهنگی و اقتصادی باشد وقتی که محدودیت ها ازدواج را از فلسفه وجودی خویش دور کند زمانی که تجملات جایگزین عشق شود طلاق و خشونت علیه زنان و خودکشی زنان و همسرکشی هم قابل تصورو پیش بینی است و باید به صورت جدی تربرای این آسیب های اجتماعی و جلوگیری از همسر کشی و قتل هایی که در خانواده انفاق می افتد فکرکرد و با برنامه ریزی از این اتفاق پیشگیری کرد.
چه باید کرد ؟
این حقوقدان تاکید کرد: تأثیر مشکلات اقتصادی و فرهنگی را در انجام قتل ها نمی توان انکار کرد وهمین مشکلات به ظاهر کوچک باعث بروز جرم در جامعه می شود و افزایش پدیده شوم قتل های خانوادگی و همسر کشی ها اعلام خطر جدی برای جامعه است .
آملی گفت: وقتی آمار بیکاری بالا میرود لاجرم مشکلات مالی به خانواده فشار میآورد و ناخودآگاه فکر به کارهای خلاف برای تامین هزینه های خانه در ذهن افراد خانواده ایجاد می شود و از طرف دیگر متاسفانه در حال حاضر آسانه تحمل آدم ها پایین آمده و به بهانه های کوچک و بزرگ با هم درگیر می شود و چه بسا که همدیگر را از بین ببرند .
او گفت : تا به حال از خودمان پرسیده ایم چرا در جامعه شاهد افزایش قتل ها هستیم ؟چرا بروز تنش و کارهای خلاف و به دنبال آن انجام قتل گسترش پیدا کرده؟ چرا مردم شاد نیستند؟ چرا بیکاری هست؟چرا فساد هست؟ پاسخ به تک تک این سوال ها نیاز به بررسی های دقیق و کارشناسانه دارد که باید از کارشناسان علوم اجتماعی و مددکاران اجتماعی در کنار مسئولان اجرایی کشور درحل این امور استمداد کرد.